پرگار

شرح حال ماست این...

پرگار

شرح حال ماست این...

شبیه مرغک زاری

برای رو به راه شدن احتمال داره یه سر برم مشهد . از سفر اهواز که برگردم یه کارایی باید بکنم . فعلا که عازم اهوازم و آبادان و بندر ماهشهر و دزفول . برگردم ببینم چی میشه :


شبیه مرغک زاری کز آشیانه بیافتد

 جدا ز دامن مادر، به دام دانه بیافتد

 
ز نازکی ز ندامت، ز بیم صبح قیامت
 
بدان نشان که شنیدی، سری به شانه بیافتد

 
به کار آنکه برون از بهشت گشته عجب نیست
 
که در جهنم غربت، به یاد خانه بیافتد

 
نشان گرفته دلم را، کمان ابروی ماهی
 
خدای را که مبادا، دل از نشانه بیافتد

 
دلم به کشتی کربت، به طوف لجّه غربت
 
چو از کرانه‌ی تربت، به بیکرانه بیافتد

شوم چو ابر بهاران، ز جوش اشک چو باران
 
که دانه دانه برآید، که دانه دانه بیافتد

 
جهان دل است و تو جانی، نه بلکه جان جهانی
 
کم سکندر و دارا، کزین فسانه بیافتد

 
خیال کن که غزالم، بیا و ضامن من شو
 
بیا که آتش صیاد، از زبانه بیافتد

 
الا غریب خراسان، رضا مشو که بمیرد
 
اگر که مرغک زاری از آشیانه بیافتد

نظرات 3 + ارسال نظر
IRANI BA MA FARYAD BEZAN یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 07:41 ق.ظ http://iranhakha.com

www.gpg.ir
www.iranhakha.com

مریم سپید یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:25 ب.ظ

حال و روزت به شود، دل بد مکن

معلم دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:18 ق.ظ

لطفا میشه بگید شاعر این شعر کیست ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد