پرگار

شرح حال ماست این...

پرگار

شرح حال ماست این...

دل

در برابر "توکا"ی بی انتظار به انتظار. بطری خالی با قدری یخ در دست . سر پر از افکار در هم و برهم . سعید در تکاپوی دیگران. صحبت هنوز از تفاوت قندی با پالیزی است . به پیشواز می رود و من در قصه رهیدن از حال. بطری را به هوا پرتاب میکنم. فراتر از تصور بالا رفته . مصرعی به ذهنم می آید:
اندکی یخ باش تا بالا روی
دوستان آمده اند.
یخ هنوز بالاتر می رود...

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:07 ب.ظ

پس زنده ای

بهرام شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:29 ب.ظ http://asemoon88.blogfa.com

کجای ی ی ی ی ی ی ؟

مهر شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:48 ب.ظ

سلام دوست عزیز مدتی نبودید بازگشتید با متنی آشفته پاسخ دوستان هم که ندادید ....
همین که سلامتید برای دوستان کافیست ...
اگرچه دنیای مجازیه ولی بازیگراش واقعین!!
خوشحالم که برگشتید

فریده چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:39 ق.ظ http://radepayerod.blogfa.com/

اتفاقا بد نیست آدم بعضی وقت ها یخ بشه اگه بقیه هم آب باشن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد