امروز سر کار همکارم یه خرق عادت کرد . حالا می گید چی بوده . تو اتاق ما یه جورایی دیکتاتوری هستش . معمولاْ اگه قرار به گذاشتن موسیقی باشه من سریعاْ یه کاری از استاد شجریان رو می ذارم . البته اول می پرسم از دوستان و اونها هم یا تو رودربایستی یا چیز دیگه ُ مخالفتی نمی کنن . می دونم که بدشون نمی یاد . ولی ممکنه زیاد هم حال نکنن . خلاصه یه جورایی دیکتاتوری داریم دیگه . امروز یهو همکارم دراومد سوالی رو که من اغلب می پرسم ازشون ازم پرسید. "فلانی مشکل نداره یه کاری از معین بذارم؟" خوب منم اینقدر غرق در مطالعه بودم که یه نه واسه رفع و رجوع گفتم و به مطالعه مشغول شدم . ترانه شروع شد :" کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه..." خوب منم همینطوری گوش می دادم . یه جورایی خر کیف شدم . بعد از سرکار رفتم سینما و همش تو راه داشتم این ترانه رو زمزمش می کردم . هیچی از سینما که رسیدم خونه در جا رفتم سر کامپیوتر و کارهای معین و یه ربعی هی گوش کردم و هی تکرار زدم . خلاصه با خودم گفتم یه سرچ بکنم و شعرشو ببینم . تو گوگل که زدم دیدم دومین جستجو چقدر آدرسش به چشمم آشناست . دیدم بابا این همون آهنگیه که آیین گفته بود . خلاصه تنها چیزی که شد بگم این بود که :
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم
یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم
تو هم از بس منو می خوای یه جورایی خود آزاری...
دوتاتون قاطی کردید به جون خودم ............این حرفا همش چرته گوش ندید
آخه داریم همش گوش می کنیم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
خود آزاری خود آزاری...
دلم میخواد به اصفهون برگردم...
بازم به اون نصف جهان برگردم...
سلام
من که با معین خیلی حال نمی کنم . قمیشی و هایده و داریوش رو بیشتر می پسندم .
خدا رفتگان را بیامرزاد و زندگان را برقرار دارد
اگه تو مودش باشی از هر موسیقی میشه لذت برد این روزها چیزی بهم نمی چسبه دلم آهنگ تازه می خواد
من این جا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بد آهنگ است...