پرگار

شرح حال ماست این...

پرگار

شرح حال ماست این...

حجامت

تو عمرم کمتر پیش می یاد مثل امروز بخندم . دلم درد گرفته بود از اینهمه خندیدن . داستان از اونجا شروع شد که تو همون روزای تق و لق اول سال که اداره با نصف ظرفیتش کار می کرد ، یکی از همکارامون به اسم علی که در طبع آزمایی در همه زمینه ها ، ید طولایی داره پیشنهاد داد که بریم حجامت . من یه چند باری شنیده بودم حجامت می کنن . ولی نرفته بودم . گفتیم زهر مار که نیست میایم . خلاصه قرار شد بعد از تعطیلات بریم حجامت و این داستان همین جور ادامه پیدا کرد تا رسید به هفته ی قبل . تو هفته قبل پس از کلی کش و قوس قرار شد بریم . تو همین بحث ها یهو " بهرام" که نماینده قشر شکاکیون در ادارمون هست ، عنوان کرد که از کجا می دونید این عمل حجامت کار خوبیه . علی دراومد از کلی حدیث برامون تعریف کرد و نمونش هم آورد که پیامبر فرموده " الحجا دوا کل درد  : حجامت داروی همه دردهاست " . بهرام هم در این میون گفت : خوب بریم سرچ کنیم تو اینترنت ببینیم چی هست . آقا رفتن تو اینترنت همان و کلی آرای ضد و نقیض هم همان . یکی گفته بود هیچ خاصیتی نداره و همش ... مفته . یکی هم از مزایاش گفته بود که هر چی درد و مرض تو آدماست واسه عدم حجامتشونه و ... تازه هر چی هم گشتیم همچین حدیثی پیدا نکردیم . بماند که کلی حدیث دیگه در خصوص حجامت وجود داشت . حالا خلاصه دوباره این جریان رو کش دادیم تا شد امروز صبح که علی اومد و از عدم موافقت یاران شکوه ها کرد . دیدم کم بیارم بد ضایع است . خلاصه ما هم خودمونو از تک و تا ننداختیم و گفتیم امروز سنگ از آسمون بیاد بریم . با این نیت که نهایتش می ریم اونجا و می گیم حجامت نمی کنیم . خلاصه ساعت 3 ما که در مجموع 4 نفر بودیم ، من و علی و محسن و محمد . راه افتادیم و رفتیم به جایی که علی قبلاً آمارشو گرفته بود . روبه روی سینما مولن روژ . طبقه سوم بود . رفتیم در زدیم و یکی اومد در رو باز کرد و رفتیم تو . تقریبا یه چیز تو مایه های مطب بود با کلی حدیث جعلی و غیر جعلی از پایین تا بالاش . خیلی تاریک بود و یه میز پذیرش بود که یه آقاهه پشتش بود  که ما نفهیمدیم دکتره یا منشی . یه خانوم و آقا یه گوشه بودن که با اون آقا پشت میزه صحبت های دوستانه می کردن . خلاصه آقا پشت میزیه از ما سنمونو پرسید . ما هم بالا و پایین یه چیزی گفتیم . گفت قبلش باید براتون روضه بخونم . گفتیم خوب بخونید . هیچی شروع کرد از مزایای حجامت تعریف کردن و اینکه بچه که از شکم مادرش می یاد بیرون بعد از یا علی گفتن باید حجامت کنه و خلاصه گفت و گفت و گفت تا اینکه رسید به اینکه چی کار کنیم قبل از حجامت . گفت باید روز قبلش بیزاکودیل (قرص روان سازی دفع ) بخوریم و هی بریم دست شویی . می گفت آدم سالم همیشه باید اسهال داشته باشه . چون آدم سالم روزی 5 تا 10 بار باید دفع داشته باشه. بعد دراومد یه حدیث هم از پیامبر خوند که مفهومش این بود که هر چی بیماریه از عدم دفعه . داشتم با خودم فکر می کردم که بالاخره هر چی مرضه از عدم حجامته یا دفع که یارو ادامه داد و گفت شماها هیچ کدوم تنقیه میکنید . گفتیم نه؟!؟ گفت باید بکنید . می گفت باید شیلنگ دستشویی رو بگیرید و زبونم لال از قسمت تحتانی داخل بکنید و شیر رو با فشار باز کنید و این عمل رو چند بار در روز انجام بدید . پرسیدیم : واسه چی ؟ در اومد به علی گفت : تو اگه این کار رو بکنی در عرض یه هفته سی کیلو کم می کنی . به محسن ، یکی دیگه از همکارامون گفت تو 10 کیلو کم می کنی . یه نیگاه به شیکم انداخت و گفت : تو 20 کیلو کم می کنی . تازه فهمیدیم که این یارو تمام شکم ما رو مدفوع در نظر گرفته . داشتیم از خنده منفجر می شدیم . هیچی بعدش هم گفتش که اگه می تونید هر روز حجامت کنید و از فرق سر تا نوک پا واجب الحجامه است و همین جوری گفت و گفت و گفت تارسید به اینجا که الان برق نداریم و دستگاه های ساکشنمون برق نباشه کار نمی کنن . تازه فهمیدم خدا چقدر منو دوست داره که بدون اینکه من ضایع شم مقدمات عدم حجامت ما رو فراهم کرده . نفهمیدیم چه جوری از یارو خداحافظی کنیم . در رو که باز کردیم بیایم بیرون یه دفعه اون آقاهه که با خانومش نشسته بود به لامپ تو راهرو اشاره کرد و گفت : مثل اینکه برق اومده . وای خدا قلبم داشت می یومد تو دهنم . خدا رو شکر آقا منشیه گفت :نه! برق اضطراریه . هیچی با حالت دو ، دویدیم بیرون و سوار ماشین شدیم . تو راه برگشت اینقدر خندیدیم که روده بر شدیم . محمد می گفت : تا حالا یکی اینقدر محترمانه بهتون گفته بود که نصف هیکلتون" گ ه ه ". خلاصه روزی بود امروز...

نظرات 10 + ارسال نظر
آیین سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:43 ق.ظ

من ۶ ماه یه بار می رم حجامت و از مزایای اصلیش اینه که خواب را کم می کنه
مزایای فرعیش که مهمتر از اصلیه است اما به در تو اصلن نمی خوره را بعد بهت می گم

جدول مندلیف هم استثنا داره ؟!؟

بارون سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:57 ب.ظ

به نظر من کار خوبی نیست بخصوص امروزه با این آلودگیهای وسایل کادر درمانی آیین جون تو هم نرو هر شش ماه یه بار خیره .....هر چیزی حدی داره انوش مهربون شمام دیگه این طور جاها نرو حجامت برای سنین خاص و موارد خاص انجام میشه امروزه اینم شده یه مدل منبع درامد حالا آیین جان کم شده خوابت واقعااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟

بسیار موافقم

فریده سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:27 ب.ظ http://www.radepayerod.blogfa.com

اهدای خون اهدای زندگی!
اینو یه جایی دیدم.

منم اینو چند جا دیدم . همش تقصیر این دارو دسته آیینه . می گه خواب رو کم می کنه؟!؟

جوان سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:59 ب.ظ http://nine.blogsky.com/

حجامت رو ول کن
نظرت درباره تنقیه چیه؟

حالا ایشاللا یه فرصت مناسبتر با هم بیشتر در اینباره صحبت می کنیم

تنها چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:55 ق.ظ

ساسا پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:16 ب.ظ

ای حجامت اشغاله

نترس . به زودی آزاد آزاد میشه.

ساسا پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:18 ب.ظ

ایول چه قشنگ اسم وبم رو لینک کردی
مرسی

بذار یه سال دیگه بگذره . من قبل سال 90 همچین کاری رو کردم . البته برای تشکر هیچ وقت دیر نیست

بهرام شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:06 ب.ظ http://asemoon88.blogfa.com

و خداوند شیلنگ را آفرید تا بندگان از درد و رنج رهائی یابند !

پس زنده باد شیلنگ!

ساسا یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:47 ب.ظ

سلام چطوری
ببین این وب زیر رو یه سری بزن
یه جورایی رو کم کنیه
حتما توش نظر بذار

www.semnanuniversity.blogfa.com

عمری باشه حتما

غریبه شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:22 ب.ظ

ببین عزیز راحت در مورد چیزی که نمیدونی و تحقیق نکردی نظر نده!
فرضا تو اینترنت گشتی( که کامل هم نگشتی ظاهرا...)
خب کی گفته اینترنت آخر تحقیقه و موثق!!
احادیث و روایات زیاده در مورد حجامت ...
کتاب حلیة المتقین نمونشه .دوست داشتی نگاه کن!
http://zaloo.ir/post/6
اینم یه سایته که چندتا استاد و دکتر توش نظر دادن...
موفق باشی یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد