پرگار

شرح حال ماست این...

پرگار

شرح حال ماست این...

منم که هرکه مرا دیده درگذر دیده

غروب درنفس گرم جاده خواهم رفت

پیاده آمده بودم پیاده خواهم رفت

طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد
وسفره ام که تهی، بود بسته خواهدشد

منم تمام افق را به رنج گردیده
منم که هرکه مرا دیده درگذر دیده

 

اگر به لطف و اگر قهر، می‌شناسندم‌

تمام مردم این شهر، می شناسندم

 

شکسته می‌گذرم امشب از کنار شما

و شرمسارم از الطاف بی‌شمار شما

 

اگرچه متهم جرم مستند بودم

اگرچه لایق سنگینی لحد بودم

دم سفر مپسندید نا امید مرا
ولو دروغ، عزیزان! بغل کنید مرا

تمام آنچه ندارم نهاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم ، پیاده خواهم رفت

خدا زیاد کند اجر دین و دنیاتان
ومستجاب شود باقی دعا هاتان

همیشه قلک فرزند های تان پرباد
ونان دشمن تان هرکه هست آجرباد

محمد کاظم کاظمی

 

نظرات 7 + ارسال نظر
کرانه پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:51 ق.ظ http://www.bikaraanemehr.blogsky.com

سلام
سلام
سلام
شعربی نهایت بی نهایت قشنگی بود
آخرش از همه قشنگ تر همیشه قلک فرزندهای تان پر باد
انشالاقلک منم و شما هم پر باشه از ۱۰۰ دلاری

و ایضاً 100 پارسه ای

اثیر پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:28 ب.ظ http://daheye60.mihanblog.com/

همه محکوم به مرگند چه انسان چه گیاه
این چنین است همه کار جهان تا باقیست

می آیی و من میروم افسوس افسوس
چیزی نیاوردیم و چیزی هم نبردیم

لیلا جمعه 31 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:57 ب.ظ

بودی حالا

اگر منظورت مجرمه که البته !

وحید زایری یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:59 ب.ظ http://goldoost1772.persianblog.ir/

خیلی زیبا بود . نفرین آخری خیلی باحال بود !

آره واقعا بد نفرینیه!

صوفی دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ق.ظ

فریده دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:36 ب.ظ http://www.radepayerod.blogfa.com/

موقع رفتن یادم باشه

mohammad یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:54 ب.ظ

ای کاش ذکر می کردین که کاظمی یک شاعر افغانه و به دلیل بیرون رنده شدن و در راه بازگشت این شعر را سروده

ممنون . درست گفتین . اگه میاوردم بهتر بود . باز هم تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد