دل آرامی یا بلای منی
قبله ی عشقی یا خدای منی؟
شور عشق و جوانی تویی تو
مراد من از زندگانی تویی تو
اگر جویم مه تو بر بام آیی
اگر نوشم می تو در جام آیی
به چشمت که بی تو زجان سیرم
نگاهی نگاهی که می میرم
زعشقت حاصل من نشد جز نام و رازی
که در این بستر غم، دل من رنگ شادی
نمی گیرد
بیا این دم آخر رها کن گفت و گو را
نگاهی به راهی کن، مرنجان دل او را
که می میرد
دگر چون نی ناله ها نکنم
شکوه ی عشقت با خدا نکنم
چون که بوی وفایی نداری
دل و جان درد آشنایی نداری
چه شد آن شب ها که با من بودی
به جای اشکم به دامن بودی
به چشمت که بی تو زجان سیرم
نگاهی نگاهی که می میرم ...
رهی معیری
همیشه فرصت هست انوش جان، ما باید بخوایم
متاسفانه ما همیشه نمی خوایم
وبلاگ خوبی داری موفق باشی بیا وبلاگ من و کلی اس ام اس بخون
اگه خواستی منو با(جک و لطیفه و اس ام اس) لینک کن بعد بیا وبلاگ من و در قسمت "ارسال لینک" وبلاگتو ارسال کن
موفق باشی