پرگار

شرح حال ماست این...

پرگار

شرح حال ماست این...

خاطره حضور در کنسرت استاد-۱

دقیقا یادم نیست چند سال پیش بود . فقط می دونم دوران ریاست محمود شروع شده بود . استاد اعلام کرده بود که قرار تو ایران کنسرت بذاره . ملت صف بسته بودن جلوی بتهون و دل آواز و... من هم که نمی خواستم بی نصیب بمونم دل رو زدم به دریا و افتادم دنبال تهیه بلیط استاد . یادمه صبح ساعت 3 بود که از خونه زدم بیرون و به سمت تالار وحدت حرکت کردم . شنیده بودم اونجا قرار بلیط بفروشن . با چند تا از دوستان از جمله آیین هم تلفنی هماهنگ کرده بودم که جاهای دیگه که اونا میرن وایمیسن اگه لیستی تهیه شد اسم من رو فراموش نکنن . ساعت نزدیک سه و نیم صبح رسیدم جلو تالار وحدت و تازه متوجه شدم از خیلی ها عقبم . حول و حوش بیست سی نفری اومده بودن و تو اون سرما با پتو و آتیش داشتن خودشونو گرم می کردن. من هم رفتم تو صف . من که همیشه از صف وایستادن متنفرم ، یکی از معدود صفهایی بود که اگر چه خوش نمی گذشت ، اما زیاد هم بد نمی گذشت . یکی از منتظرین از اون ضبط صوت قدیمی ها آورده بود و کارهای استاد رو باهاش پخش می کرد . هنوز نوای : آمده ام که سر نهم ، عشق تو را به سر برم ... تو گوشمه . خلاصه همین جور که زمان می گذشت یاس ما بیشتر میشد . چند نفری اومدن و گفتن : وای نستید . خبری نیست اینجا . بلیطا تموم شده! یه بنده خدا می گفت : نه بابا من مطمئنم بلیط هست . می گفت شب گذشته نیکی کریمی از همین جا ده تا بلیط گرفته و رفته . هوا دیگه روشن شده بود و دیگه کم کم داشتیم مطمئن میشدیم که خبری نیست .


ادامه دارد...

نظرات 1 + ارسال نظر
آیین جمعه 11 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:20 ب.ظ

خالی بند اون موقع تو تلفن من را اصلن نداشتی

داشتم داشتم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد